محل تبلیغات شما

چند روزی است حال دلم خوب نیست،
نه از رنگ و جنس خوب نبودن‌های گذشته
بلکه از جنسی کاملا متفاوت و یگانه.
دلم، عقلم، زبانم، حواسم و همه چیزم در کنار عزیزی است که چند روزی است به رسم نامروتی این دنیای پست، روزگارش را نه در کنار فرزندش که در بیمارستان سپری می‌کند.
نمی‌دانم با تقدیر چه کنم
نمی‌دانم چگونه بر سرش فریاد بزنم
نمی‌دانم نمی‌دانم نمی‌دانم .

 

برای آنکه دوستش دارم و خواهم داشت

گلایه های سیزده ساله

نمی‌دانم ,روزی ,سپری ,می‌کند ,بیمارستان ,روزگارش ,چند روزی ,در کنار ,روزی است ,بیمارستان سپری ,در بیمارستان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها